هرگز چنين احساس برهنگي نكرده بودم كه اينك در ايران با چادر ميكردم.» سودابه مرتضايي، مستندساز ايراني مقيم اتريش، در گزارشي براي روزنامه "دي پرسه" از مشاهده و احساساش به هنگام ساختن فيلمي درباره صيغه نوشته است.
سودابه مرتضايي دومين فيلم بلند مستند خود را در باره صيغه (ازدواج موقت) ساخته است. اين فيلم "در بازار دو جنس" نام دارد و قرار است از تاريخ ۱۶ آوريل (۲۷ فروردين) در اتريش اكران شود. نخستين فيلم مستند او "فرزندان پيامبر" كه در سال ۲۰۰۷ در اروپا به نمايش درآمد، درباره مراسم عزاداري ماه محرم در ايران بود.
مشكل سفر و اتراق زن تنها
مرتضايي براي ساختن فيلم خود درباره صيغه به تنهايي به قم سفر ميكند. در آنجا نميخواهند به او به عنوان زني تنها، در هتل يا ميهمانسرا اتاق بدهند. وي در گزارش خود براي روزنامه "دي پرسه"، چاپ وين، مينويسد: «زناني كه در ايران به تنهايي مسافرت ميكنند، مظنوناند به اينكه روسپي باشند. من مجبور شدم با پليس منكرات صحبت كنم و از آنها به استثناء براي اتراق شبانه اجازهبگيرم. خود را زائر معرفي و در مورد دليل سفرم سكوت كردم كه همانا تحقيق در مورد صيغه بود.»
مرتضايي مينويسد كه تحقيق خود براي ساختن فيلم مستندش را در قم شروع كرده، چون اين شهر به عنوان «بازار بورس صيغه» شناخته شده است. حين صحبت با كارمند دايره منكرات قم، احساس ميكند كه اين كارمند با آميختهاي از تمسخر، علاقه و انزجار به او مينگرد. چون به گفته اين مستندساز محل دايره منكرات به طور معمول پذيراي دختراني است كه از خانه فرار كردهاند و پليس آنها را در ترمينال اتوبوس دستگير كرده است. مرتضايي مجبور ميشود به پرسشهايي ناخوشايند پاسخ گويد كه در آنها قدرتنمايي پليس منكرات را حس مي كند. به عقيده او، تنها اين واقعيت كه پاسپورت ايرانياش در اتريش صادر شده به او كمك مي كند كه پليس استثنايي در موردش قائل شود و به او اجازه اقامت شبانه در قم را بدهد.
اخلاق دوگانه
نويسنده ميگويد كه يكي از آشنايانش برايش گفته بوده كه در هتلهاي قم از زير در اتاق مرداني كه تنها سفر ميكنند، برگههايي را به درون اتاق ميفرستند كه در آنها پيشنهاد صيغه داده شده است. مرتضايي مينويسد: «اخلاق دوگانه، خود را در تفاوتي كوچك نمايان ميسازد؛ فحشايي كه مذهب آن را مجاز ميدارد. قم از اين نظر مشهور است و نيز از اين نظر كه زناني كه در قم حاضر به صيغه شدن هستند، چادرهاي خود را برعكس به سر ميكنند، بطوري كه خط دوخت چادر بيرون بيفتد، و اين نشانه مشخص صنف آنان است.»
كنترل حجاب در خياباني در تهران
مرتضايي اشاره ميكند به اينكه در ايران مجازات رابطه جنسي ميان دو نفري كه با هم ازدواج نكردهاند، ۱۰۰ ضربه شلاق است و اگر ازدواج كرده باشند سنگسار. يعني هر گونه رابطه جنسي آزاد با خطر مجازات روبروست. در نتيجه در ايران صيغه ميتواند نقش پناهگاه را ايفا كند.
جذابيت زيركانه چادر
سودابه مرتضايي در بخش ديگري از گزارش خود به چادر و عملكرد آن مي پردازد. وي مينويسد: «چادر همه چيزرا نشان ميدهد. هرگز چنين احساس برهنگي نكرده بودم كه اينك با چادر ميكردم. اين درست سازوكارهاي فراوان رژيم براي كنترل هستند (لزوم روسري به سر كردن، جدايي جنسي) كه فضايي به شدت جنسي بوجود ميآورند. چادر لباسي است كه به گونهاي زيركانه جذاب است. مثل اشارهاي مدام است به اينكه زير اين پارچه موضوعي جنسي نهفته كه چنان تحريكآميز است كه بايد پنهانش كرد.»
كارگردان جوان فيلمهاي مستند مينويسد كه هيچگاه نتوانسته اين استدلال را بپذيرد كه حجاب، زنان را از دست شهوت مردان در امان ميدارد. نظر خود او اين است كه حجاب در حقيقت مردان را در برابر نيروي جنسي زنان حفظ مي كند، نيرويي كه به عنوان «تهديدگر و مخرب» درك ميشود. او مينويسد كه هر چه بيشتر در خيابانهاي تهران گشته و ويترينهاي مغازهها را با سر و سينه بريده مانكنها مشاهده كرده، بيشتر به درستي نظريه خود يقين كرده است.
سرگذشتهاي مشابه زنان صيغهاي
زناني كه مرتضايي با ايشان درباره صيغه مصاحبه كرده، به او گفتهاند كه به عنوان زن هميشه در برابر مردان وحشي احساس بيپناهي كردهاند. داستان زندگي و تجربههاي آنان شبيه به هم است. از خانوادههايي فقير و بيبهره از آموزش ميآيند و در سنين خردسالي شوهر داده شدهاند. آنجا كه خواستهاند از شوهر خود جدا شوند، مجبور بودهاند مبارزه اي سخت را از سر بگذرانند، چون نظام حقوقي ايران حق طلاق را در اختيار مردان گذاشته است. زنان تنها در مواردي خاص، چون بيماري روحي، ناتواني جنسي، اعتياد و خشونت دائم شوهر خود ميتوانند تقاضاي جدايي از او را بدهند.
بيشتر آنان در سنين بين ۳۰ و ۴۰ سال طلاق گرفتهاند، با كودكانشان تنها و بيپشتوانه هستند، دستشان خالي است، در جامعه مورد تبعيضاند. زنانياند كه به گفته يك روحاني كه با نويسنده سخن گفته و در حقيقت بر «نيروي جنسي تهديدآميز زنان» تاكيد كرده، نه سايه پدر و نه سايه شوهر بالاي سرشان است و «اگر نتوانند نيازهاي جنسيشان را مهار كنند، موجب شيوع فساد در جامعه ميشوند». آنان نه چيزي آموختهاند، نه شانس چنداني براي يافتن كار دارند. اغلب تنها امكاني كه برايشان ميماند آن است كه صيغه مردي مسن و متاهل شوند.
مبارزه زنان ايران با سنتها و قوانين زنستيز
مرتضايي در گزارش خود به حركتي اشاره ميكند كه در پاسخ به سنتها و قوانين ضدزن در ايران شكل گرفته است. او از جمله با زهره ارزني، حقوقدان و فعال جوان حقوق زنان در ايران، ملاقات داشته كه برايش از "كمپين يك ميليون امضا عليه قوانين تبعيضآميز ضدزن" ميگويد و محورهاي آن كه از جمله جلوگيري از چندهمسري است و صيغه يا "ازدواج موقت". زهره ارزني در مصاحبه با سودابه مرتضايي ميگويد: «صيغه را نميتوان ازدواج دانست. صيغه مفري است براي مردان ثروتمند تا بتوانند معشوقهاي داشته باشند.»
مرتضايي در پايان گزارش خود مينويسد كه خود دولت ايران دست به ايجاد خانههايي زد كه تا حدي زير نظر مراقبتهاي پزشكي بود و ملايي هم در آن به كار بستن عقد صيغه مشغول بود و كاندوم هم به طور مجاني در اختيار مراجعهكنندگان قرار ميگرفت. اما ايده تاسيس چنين خانههايي، كه نويسنده از آن به نام "روسپيخانه قانوني" نام ميبرد، با مخالفتهاي چندجانبه مواجه شد. محافظهكاران از آن بنام سقوط معنوي ياد كردند و فمينيستهاي سكولار آن را مروج اخلاق دوگانه دانستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر