نگاهی به چند نمونه از قوانین اساسی ایران در خصوص زنان
به گزارش کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد : با وجود صدور بخشنامه توقف سنگسار در ایران توسط قوه قضائیه این امر کماکان ادامه دارد.
موارد نقض حقوق بشر زنان در ایران روزانه در شبکه های اینترنتی وبعضی رسانه های خارج از کشور دیده میشود. ولی متأسفانه هیچوقت آمار دقیقی از خشونت علیه زنان در ایران وجود ندارد ،به همین دلیل است که وقتی خانم یاکین آرتورگ گزارشگر ویژه کمیسیون حقوق بشر در گزارش خود با وجود اشارات زیادی به نقض حقوق بشر زنان در ایران نتوانسته گزارش کامل و دقیقی را دراختیار خبرنگاران قرار دهد .
امابه نظرمن اینطور به نظر می رسد که سازمان ملل به درستی نمی خواهد به این مسئله توجه کند چه زیراکه نگاهی اجمالی به قانون اساسی ومدنی ایران در خصوص قوانین زنان که در آن بسیاری از حقوق اولیه انسانی برای زنان در نظرگرفته نشده است ،می تواند دلیل کاملأموجهی برنقض حقوق زنان در جامعه ایران امروز برای همه جهانیان مشخص کند .
برای اطلاع به چند نمونه از آنها اشاراتی میکنم:
پایین بودن سن بلوغ شرعی در دختران ،پدر یا جد پدری می تواند به شرط رعایت مصلحت دختر را پیش از رسیدن به بلوغ به عقد مرد در آورد . محدود کردن حوزه انتخاب همسر توسط خود دختر با افزودن شرط اجازه پدر یا جد پدری (که در واقع نوعی مشروع شدن ازدواجهای اجباری و عدم مقابله قانونی با آنهاست ).
لزوم تمکین زن ازشوهر در واقع به رسمیت شناختن تجاوز جنسی شوهر به زن است که امروزه در بسیاری از ممالک دنیا جرم محسوب شده و مجازاتهای سنگینی دارد.
امکان چند همسری برای مرد ( دائم یا موقت ) .
قانون ازدواج موقت که به دلیل شرایط خاص آن و نداشتن هیچگونه تعهدی از جانب مرد ، زن متحمل خشونتهای جنسی به مراتب بیشتری میشود.
طبق ماده 1133مرد هر زمان اراده کند زن را میتواند طلا ق دهد اما زن از نظر قانون چنین حقی ندارد مگر شرایطی که ضمن عقد در سند مطرح شده که اگر مرد آن را امضاء نکند هیچ اعتبار قانونی ندارد.
شهادت دو زن در ایران برابر یک مرد است ، گاهی اصلأ بدون شهادت مرد ،شهادت زن پذیرفته نمیشود ودر برخی موارد اصلأ شهادت زن پذیرفته نیست. (مثل قتل )
دیه زن ( پولی که بابت کشته شدن یک زن از قاتل گرفته میشود) نصف دیه مرد است.
در قوانین 75،76،77،78و چندین تبصره در بخش شرایط کار زنان ذکر شده :بسیاری از کارها برای زنان ممنوع است (مثل قضاوت). در این بخش قوانینی درباره مزد مساوی برای انجام کار مساوی در شرایط مساوی در یک کارگاه برای زن ومرد بدون توجه به جنس و نژاد و قومیت و اعتقادات سیاسی و مذهبی وجوددارد ولی همانطور که میدانیم پذیرش مزد برابر در جامعه ایران مثل جوامعه دیگر بشری نیست زیرا زنان در جمهوری اسلامی بعنوان شهروند درجه دوم هستند و از حقوق شهروندی برابر با مرد برخوردار نیستند.
زن طبق قوانین شرع که در ایران حاکمیت مطلق دارد تحت قیمومیت مرد چه پدر چه شوهر است و کار زن باید در محدوده شرع ومقررات اسلامی باشدو شرع بسیاری از کارها را برای زن غیرمجاز میداند و شغل در ایران نباید مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران باشد . این موارد محدودیتهای بسیاری در زمینه کاری برای زنان به وجود می آورد . میتوان تفسیر کرد که قوانین شرع مانع اصلی برای اجرای قوانین کار برابر برای زنان و مردان است. و در واقع قوانین کار در مقابل قدرت مطلق شرع در ایران عملأ قابل اجراء نیست.
همانگونه که در قانون اساسی ایران تعریف شده است مسئولیت یک زن فقط در محدوده پرورش انسانهای مکتبی و در خدمت مرد و اعضای دیگر خانواده بودن ،است . تا بتواند ارزش و کرامت خود را بازیابد ولی به نظر من زن طبق این تعاریف به عنوان یک ابزار برای لذت مرد محسوب می شود و هویت واقعی زن درآن در نظر گرفته نشده است.
این قوانین نمونه های کوچکی از مجموع قوانینی است که همراه با قوانین شرع و تفسیرهای متفاوت موانع بسیاری را برای ترقی و تجدد در سر راه زن ایرانی قرارداده است .زن ایرانی همواره خود را زندانی منازعات بی پایان فقهی و حقوقی و در سیطره قوانینی می بیند که هیچگونه تعریف روشنی ندارد که برداشتهای شخصی میتواند آنها را در جهت عکس نیز به اجراء در آورد.
آمار خودکشی ها و خودسوزیها ، فرار از خانه ها ، تن فروشی ها ، قاچاق زنان ، خشونت علیه آنها، اعتیاد ،تجاوز ، طلاق و سقط جنین ها و.....همه حاکی از شرایط ناشی از بی عدالتی هاو جو حاکم در محیط کار ، مدرسه ، دانشگاه ، کوچه ، خیابانها و خانه ها است ودر وضعیت کنونی که رئیس جمهوری روی کارآمده که زنان را بخاطر جنسیتشان مضحکه میکند و به آنها به چشم ضعیفه نگاه میکند .به نظر ایشان مسئولیت اصلی زنان در خانه است که این با شغل و با وزارت هماهنگی ندارد وایشان در همان اوایل پست ریاست جمهوریشان این اعتقاد خود را به مرحله اجراء گذاشتند واولین ضربه کاری خود را به پیکر زخم دیده زن ایرانی ،با محدود کردن ساعت اضافه کاری در برخی از نشریات وارد کردند .بسیاری از این زنان انسانهایی هستند که حقوق ناچیز این ساعات اضافه کاری برای رفع نیازهای مادی خانواده استفاده میکردند و معلوم نیست که با این همه التفات رئیس جمهور منتخب مردم به این قشر از جامعه ،چه برسراین بخش از زنان زحمتکش می آید، زنانی که قربانیان اصلی انقلاب هستند . جدیدأ هم که طی بخشنامه ای که توسط کارشناسان امور زنان در قم آمده ، گفته شده است: حضور زنان در عرصه های اجتماعی باعث سرگردانی آنها و سرخوردگی و دوری آنها از هدف اصلی آنها که انتقال ارزشها و هویت دینی و ایجاد اخلاق اسلامی در خانواده است،میشود.لازم است به این دوستان که خودشان را مدافع حقوق زنان میدانند و معلوم نیست که این صلاحیت را از کجا کسب کرده اند که برای زن ایرانی هدف مشخص کنند ، تذکر داده شود ،هدف زن ایرانی پیشبرد منافع عمومی و حقوق زنان است ، جهت دادن درست به افکاری است که فاصله ای بین زن ومرد می بینندو با تفسیرهای متفاوت به بهانه شرع موانع زیادی را برای زنان به وجود آورده اند.زنان ایرانی به دنبال ایجاد محیطی مناسب و در حدود لیاقت برای پیشرفت هستند دورازهرگونه تبعیض و فشارهای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی .
ما در پی حقوق اولیه انسانی خود هستیم (حق انتخاب، شاد ، آزاد و برابر زیستن همه انسانها)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر