سازمان عفو بينالملل در گزارش سالانه خود اعلام كرد که رژيم تهران پس از نمايش انتخابات رياست جمهورى ماه ژوئن گذشته ظرف 8 هفته دستکم 112 نفر را اعدام كرده است.
در بخشی از گزارش سالانه عفو بينالملل آمده است، در سال گذشته (میلادی) مجازات اعدام به طور گستردهاى براى دادن پيام سياسى، ساكت كردن مخالفين و يا ترويج برنامه سياسى در ايران مورد استفاده قرار گرفته است.
طبق گزارش سالانه عفو بينالملل تعداد اعدامهاى اعلام شده در سال 2009 در ايران حداقل 388 نفر بوده است. در اين گزارش هم چنين به اعدام نوجوانان اشاره شده است.
هرروز دستکم یک اعدام در ایران
گزارش رادیو آلمان: بر پایه گزارش سازمان عفو بینالملل، در سال گذشته میلادی، ۳۸۸ نفر در ایران اعدام شدند. به این ترتیب، هر روز بهطور متوسط بیش از یک نفر به دار آویخته شد و جمهوری اسلامی رکورد اجرای احکام اعدام را در سراسر جهان شکست.
این گزارش نشان میدهد که صرفنظر از چین، بیش از ۵۴ درصد از احکام اعدام جهان در جمهوری اسلامی اجرا شده است.
گزارش صدای آمریکا: سازمان عفو بين الملل که سازمانی مدافع حقوق انسانی است گزارشِ مربوط به اعدام ها و مجازات های صادر شدۀ مرگ را در سال ۲۰۰۹ در جهان، منتشر ساخته است.
در گزارش عفو بين الملل آمده است ايران با اعدامِ دستِ کم ۳۸۸ نفر در سال ۲۰۰۹ بعد از چين در بالاترين مرتبه قرار گرفته است. جمهوری اسلامی ايران معمولاً آمار دقيقی از اعدام شدگانِ کشور را اعلام نمی کند.
عفو بين الملل همچنين اعلام کرده است که ۱۱۲ نفر از کسانی که سال گذشته در ايران اعدام شدند تنها در فاصلۀ چند هفته پس از انتخابات ۲۲ خرداد ماه تا برگزاری مراسم تحليف دومين دورۀ رياست جمهوری محمود احمدی نژاد، اعدام شده اند.
بنابر گزارش سازمان عفو بين الملل در سال ۲۰۰۹ جمهوری اسلامی به اعدام نوجوانان زير هجده سال ادامه داده است. اعدام جوانان زير ۱۸ سال خلافِ موازين بين المللی ست.
دوستان عزيز مي خواهم اسلام و جمهوري اسلامي را به شما عزيزان معرفي كنم:
این بود آنچه در انتظارش بودید!
اسلام دین برده داری و تجاوز به اسیران زن
مقاله برده داری در اسلام را مسلما عاشقان اسلام و پیامبرش ننوشته اند. اما این مقاله از آنجا برایم جالب بود که مبتنی بر اسناد اسلامی است. این مقاله با اشاره به آیاتی از قرآن که در آنها به مسئله برده و برده داری اشاره شده است شروع می شود ، تا آنجا که به "طبقات" ابن سعد می رسد. ترجمه این مقاله را – هرچند نه همه آن را- از همین جا شروع می کنم:
طبقات ابن سعد شرح روشنی از این واقعیت می دهد که محمد حداقل با یکی از کنیزانش (برده زن) رابطه داشته است. محمد، با ماریه، کنیز قبطی خود رابطه جنسی داشت. ماریه و خواهرش "سیرین" کنیزانی بودند که به عنوان هدیه به محمد داده شده بودند که او، سیرین را به "حسن ثبیط" شاعر داد. ابن سعد می گوید که محمد، ماریه را که سفید و زیبا بود و موهایی مجعد داشت ، دوست می داشت.[نقل از ابن سعد، کتاب الطبقات الکبیر، ص 151]
ابن سعد همچنین می نویسد که ماریه برای محمد پسری به نام ابراهیم به دنیا آورد که 18 ماه بعد مرد. ابن سعد می نویسد:" اگر او زنده می ماند، هیچکدام از دایی هایش در بند نمی ماندند." (ص164) این نشان می دهد که مسلمانها باز هم برده قبطی داشتند.
قرآن همچنین به مسلمانان می آموزد که کنیزان خود را به فحشا وادار نکنند(24:34)، و به آنها اجازه می دهد که اگر می خواهند با کنیزانشان ازدواج کنند (4:24) و به عنوان کفاره گناه آنها را آزاد کنند (4:92،5:89،58:3) و حتی به بردگان اجازه می دهد که آزادی خود را بخرند اگر که شرایط مولایشان را بپذیرند (24:33)
من فکر می کنم اینکه اسلام به برده اجازه می دهد که (با صلاحدید مولایش) آزادی اش را به دست آورد خوب است، اما فاجعه آنجاست که اصلا به آنها [مسلمانها] اجازه می دهد که دیگران را به بردگی بکشند. این مانند آن است که شما بانکی را سرقت کنید و بعد مقداری از پول را به بانک برگردانید و فکر کنید که کار درستی انجام داده اید.
آیات بالا نشان می دهند که برده گرفتن مقدر الله بوده است و همین است که به مردان مسلمان رخصت می دهد که با کنیزان خود رابطه جنسی برقرار کنند. همچنین نشان می دهند که برده ها کالای ارزشمندی برای مسلمانها بوده اند، در غیر این صورت الله، آزادی برده را کفاره گناهان قرار نمی داد.
احادیث صحیح بخاری و برده داری
صدها حدیث در مورد برده داری وجود دارد که به وضع مالیات، نوع رفتار، فروش و حقوق فقهی برده ها اختصاص دارند. به علاوه، مقدار بی شماری حدیث وجود دارند که به برده ها و رابطه شان با اربابان مسلمان اشاره می کنند. این برگزیده ای از احادیث مربوط به بردگان است که همه – بجز آنها که ذکر شده اند- برگرفته اند از کتاب حدیث بخاری:
ج 7 ،ص 137: از ابوالخودری نقل می کند:" ما تعدادی اسیر زن به غنیمت گرفتیم و با آنها مقاربت گسسته [به نحوی که پیش از ورود منی به رحم و بارداری، عمل خروج صورت گیرد. م] انجام دادیم. سپس از پیامبر خدا در مورد آن سوال کردیم و او گفت " آیا به راستی چنین کردید؟، و این سوال را سه بار تکرار کرد [و سپس گفت] هیچ روحی به وجود نمی آید مگر آنکه وجودش مقدر شده باشد، تا روز قیامت."
در اینجا مسلمانها چند اسیر زن گرفته اند و با آنها مقاربت کرده اند و محمد آن را تایید می کند. او فقط نصیحتشان می کند که مقاربت گسسته انجام ندهند.
ج5، ص459: [این حدیث شبیه بالایی است، با این حال جزییات دیگری اضافه شده است.] ابن محیرز نقل می کند :"وارد مسجد شدم و ابو خودری را دیدم . کنارش نشستم و از او درباره مقاربت گسسته پرسیدم. او گفت،"ما با پیامبر خدا به غزوه بنی مستلیق رفتیم و اسرایی گرفتیم. ما میلمان به زنان کشید که تجرد بر ما سخت شده بود و دوست داشتیم که مقاربت گسسته انجام دهیم. سپس هنگامی که ما قصد انجامش را کردیم گفتیم که چگونه مقاربت گسسته انجام دهیم بدون اینکه از پیامبر خدا بپرسیم و حال آنکه او در میان ماست. ما از او در مورد آن سوال کردیم و او گفت :"برای شما بهتر است که چنین نکنید چرا که هر روحی (تا قیامت) که مقدر به وجود است، وجود می یابد."
در اینجا مسلمانها به بنی مستلیق حمله کرده اند و برده گرفته اند. زنان اسیر به عنوان غنیمت بین سربازان مسلمان توزیع شده اند. دور بودن از خانه سربازان را حشری کرده است و آنها می خواهند با زنانی که به تازگی به اسارت درآمده اند رابطه جنسی برقرار کنند. آنها نزد محمد می روند و از او در مورد مقاربت گسسته می پرسند. او به آنها می گوید که این کار را نکنند ، بلکه عمل جنسی را با اسیران زن کامل کنند. احادیث مرتبط نشان می دهند که آنها نمی خواستند اسیران زن را باردار کنند چرا که می خواستند بعدا آنها را بفروشند و بر طبق قوانین اسلامی،اجازه فروش کنیزان باردار را نداشتند.
در واقع محمد، تجاوز به اسیران زن را تصویب می کند.
ج3، ص 765: قُرَیب نقل می کند : میمونه بنت الحارث، کنیز آزاد شده ابن عباس،کنیزی را بدون کسب اجازه از پیامبر آزاد می کند. روزی که نویت اوست تا با پیامبر باشد به او می گوید : ای فرستاده خدا! آیا می دانی که من کنیزی را آزاد کرده ام؟ " او [پیامبر] می گوید :"براستی چنین کردی؟" او پاسخ مثبت می دهد. [پیامبر] می گوید:" به تو پاداش بیشتری داده می شد اگر او را به یکی از دایی هایت می بخشیدی."
در اینجا، زنی کنیزی را آزاد می کند، اما محمد می گوید که ممکن بود به او پاداش بیشتری عطا شود (بهشتی) اگر آن برده را به دایی اش می بخشید، یا به عبارت دیگر برده را در بردگی نگه می داشت.
ج7،ص734: " ... بر در اتاق [محمد] برده ای بود که از او خواستم برای من اجازه ورود بگیرد.
این یک حدیث طولانی است و نقل قول آشکار می کند که محمد برده هایی داشته است که در خانه اش کار می کرده اند.
[...]
ج 5،ص541: ابوحُریره نقل می کند: وقتی ما بر خیبر غلبه یافتیم نه طلا به غنیمت بردیم و نه نقره، ولی [در عوض] گاو، شتر،کالا و باغ به تصاحب درآمد. سپس با فرستاده خدا راهی دره القیره شدیم و در آن زمان پیامبر خدا برده ای داشت به نام میدام که به وسیله یکی از بنوالدیباب به او هدیه داده شده بود. هنگامی که او داشت زین و برگ [استر] رسول خدا را پیاده می کرد، تیری از جانب تیراندازی ناشناس به او برخورد کرد ...
این حدیث نشان می دهد که محمد برده ای نگه می داشته که با تیری مضروب شده است.
ج5،ص637: بُرَیده نقل می کند: پیامبر علی را برای آوردن خمس غنیمت نزد خالد فرستاد و من از علی متنفر بودم. علی پس از مقاربت با کنیزی که جزو خمس بود، حمام کرده بود . من به خالد گفتم :"آیا این را نمی بینی؟ وقتی ما نزد پیامبر رسیدیم این را برایش خواهم گفت." او گفت:" بریده! آیا تو از علی متنفری؟" من گفتم :"بله. " او گفت:" آیا نفرت تو از علی به این خاطر نیست که او از خمس، سزاوار بیش از آن است؟"
یادداشت ذیل این حدیث می گوید:"بریده از علی متنفر بود به این دلیل که او کنیزی را از غنیمت [برای خود] برداشته بود و او [بریده] این را خوب نمی دانست.
در اینجا، علی زنی را که به تازگی به اسارت درآمده است تملک کرده، با او نزدیکی می کند. وقتی این ماجرا را برای محمد بازگو می کنند، او آن را تایید می کند. توجه داشته باشید که برده ها غنیمت به حساب می آمدند و جزو دارایی های یک مرد بودند، پس آنها [مردان مسلمان] می توانستند از برده های زن برای مقاربت استفاده کنند و یا به آنها تجاوز کنند.
ج5،ص512: اناس نقل می کند: "... پیامبر جنگاورانشان را کشت و زادورود و زنانشان به اسارت برده شدند ..."
این حدیث شامل جزییات حمله به یهودیان خیبر است. دوباره، تعداد زیادی از زنها و بچه ها به بردگی گرفته می شوند.
[...]
متنهای اسلامی دیگری موجودند که نشان می دهند محمد چگونه بردگان را خرید و فروش و یا آزاد می کرد. نقل قولهای زیر از کتاب "پشت پرده" [؟] هستند:
ابن قییم الجزیه، فقیه بزرگ و مورخ اسلامی، در کتاب خود "زادالمعاد"، بخش 1 صفحه 160 می گوید:
"محمد برده ها و کنیزهای زیادی داشت. او آنها را می خرید و می فروخت، اما بیشتر می خرید. او یک بار یک برده سیاه را به دوتا فروخت [یکی را با دوتا عوض کرد] برده های خریداری شده او بیشتر از آنهایی بودند که می فروخت."
محمد تعدادی برده سیاهپوست داشت. یکی از آنها مَهران نام داشت که محمد او را وامی داشت که بیش از آنچه در توان یک مرد معمولی است کار کند. هرگاه که محمد و مردانش به سفر می رفتند و از حمل اثاثیه شان خسته می شدند، او مهران را وامی داشت که آنها را حمل کند. مهران می گفت:" حتی اگر در یک سفر من به اندازه بار 6 یا 7 الاغ هم بار داشتم، باز هم هرکس خسته می شد ممکن بود لباسها یا سپر یا شمشیرش را روی من بیاندازد تا آن بار سنگین را حمل کنم." طبری وجزیه، هردو این را ثبت کرده اند، پس اسلام این [رفتار] را درست می داند.
علی که داماد محمد بود، کنیز عایشه را جلوی محمد تازیانه زد تا به اتهام زنای عایشه اعتراف کند. محمد حتی یکی کلمه هم [برای منع] زدن یک برده زن به علی نگفت. [از سیره رسول الله، ص 496]
در سیره رسول الله ، محمد 800 مرد را قتل عام می کند و زنها و بچه هایشان را به بردگی می گیرد. او حداقل یک زن یهودی را به نام ریحانه به صیغه می گیرد و مابقی را به مسلمانها می دهد. سیره می گوید (ص466) :" سپس فرستاده [خدا] دارایی ها، زنان و کودکان بنی قریظه را میان مسلمین تقسیم کرد ..."
و
"سپس فرستاده[خدا] سعد زید، برادر اشحل را با تعدادی از زنان اسیر بنی قریظه به نجد فرستاد و او آنها را در ازای اسب و سلاح فروخت."
یک چیز قطعی است: محمد یک برده دار بود. اسامی بسیاری از برده های محمد بتفضیل در متون اسلامی آمده است [...]
حقوق برده ها در اسلام
بنابر حقوق اسلامی، برده ها از حداقل حقوق مدنی و قانونی برخوردار بوده اند. برای مثال:
• مردان مسلمان اجازه داشتند هروقت که می خواهند با زنان برده رابطه جنسی برقرار کنند: آیات 4:3، 4:29، 33:49
• بردگان در برابر اربابانشان به همان اندازه ذلیل بودند که اربابان در برابر خدا: آیه 16:77
• بنا برسنت اسلامی، انسانها در هنگام اسارت می توانستند کشته شوند یا به بردگی کشیده شوند. این نشان می دهد که برده ها باید از ابتدایی ترین حق انسانی [حق حیات] شروع می کردند.
• بنا بر فقه اسلامی ، برده ها کالا بودند. فروش برده ها همتای فروش حیوانات بود.
• محمد فرمان داد تا تعدادی برده که توسط اربابانشان آزاد شده بودند دوباره به بردگی گرفته شوند.
• شلاق زدن برده ها دارای مجوز اسلامی است.
• بنا بر اسلام ، شهادت برده در دادگاه قابل پذیرش نیست. ابن تمیه و بخاری، هردو این را ذکر کرده اند.
• بنا بر اسلام، یک مسلمان را نمی توان برای قتل یک برده کشت.
• بنا بر فقه اسلامی، برده ها نمی توانند خودشان برای خودشان همسر انتخاب کنند: ابن حزم، جلد 6، بخش 9.
• بنابر فقه اسلامی، برده را می توان واداشت تا با هرکسی که اربابش می خواهد ازدواج کند: ملک ابن اناس، جلد2،صفحه155
برای ما ایرانیان، نوروز - همواره - نشانة زندگی و زایندگی و پیام آورِ شادی، صلح و همبستگی های بزرگ انسانی بوده است. این سُنت ملّی و باستانی به ما آموخته است که در سیاه ترین دوره هاى تاریخ ایران، با «چهارشنبه سوری» های پُرشکوه، آتش در دلِ اهریمنان ایران ستیز اندازیم و با امید به آینده ای روشن و تابناک، طرحی نو دراندازیم.
نوروز 1389 را در شرایطی آغاز می کنیم که سی و یکسال حاکمیّت سیاه جمهوری اسلامی نه تنها نتوانسته بر هویّت ملّی و تاریخی ما چیره گردد بلکه ملّت ما- با هوشیاری و آگاهی - توانسته است که این رژیم قرون وسطائی را به چالش های هستی سوز بکشاند: مبارزات سبز و حماسه آفرین میلیون ها ایرانی آزادیخواه در ماه های اخیر، بهترین نمونة رنسانس ملّی ایرانیان و آخرين نشانة زوالِ رژیم ضد ایرانی حاکم بر ایران است.
رژیم جمهوری از ترس جنبش اجتماعی مردم هر جا که دستش رسیده و هر گاه که ممکن شده عده ای را دستگیر و روانه بازداشتگاه ها کرده است. همچنین برای به وجود آوردن جو رعب و وحشت، سردمداران نهادهای سرکوبگر در آستانه روزهای خاص تهدید می کنند و هشدار می دهند که هر کس را دستگیر کنند چنین و چنان خواهند کرد. این بی قانونی و خودسریها، این شلتاق کردن سرکوبگران و اوباشان رژیم و دستگیریهای بی حساب و کتاب بهترین گواه استبداد حاکم بر میهن ماست. دار و دسته علی خامنه ای، ولی فقیه درمانده رژیم راه دیگری جز زندان و شکنجه و اعدام برای پاسخ به خواسته های برحق مردم ندارد. آنان هر کسی که به دستورهایشان گردن نگذارد را با بهانه های واهی دستگیر کرده و روانه بازداشتگاه های با نام و بی نام می کنند.
اکنون در آستانه سال نو و شب عید، خانواده های بسیاری نه تنها عزیزان دستگیر شده شان را در کنار خود ندارند بلکه، بسیاری نیز در بی خبری مطلق نسبت به سرنوشت آنها بسر می برند. رژیم ولایت فقیه از یک سو افراد دستگیر شده را در سیاهچالهای خود و در بندهای امنیتی به مدتهای طولانی در انفرادی حبس می کند، آنان را به شیوه های متفاوت تحت شکنجه و بد رفتاری قرار می دهد و از سوی دیگر خانواده های آنان را در نگرانی از سرنوشت نا معلوم عزیزانشان بین نهادهای سرکوبگر خود سرگردان می کند و هیچگونه خبری از فرد بازداشتی به آنان نمی دهد. اینگونه رژیم همزمان با فرد بازداشتی، شکنجه و فشار روحی را به خانواده های آنان نیز گسترش می دهد و به زبان ساده کشوری را تبدیل به زندان و شکنجه گاه کرده است.
اکنون روزهای متمادی است که خانواده های بازداشت شدگان در مقابل نهادهای سرکوبگری رژیم، به ویژه زندان اوین و گوهردشت تجمع می کنند. بعضی از آنان خواهان خبری از عزیز بازداشت شده خود هستند. بسیاری خواهان تعیین تکلیف و عده ای نیز خواهان آزادی زندانیان و کسانی که توسط رژیم گروگان گرفته شده هستند. رژیم جمهوری اسلامی همچون رویه خود در سطح بین المللی که دست به گروگانگیری می زند و با باج خواهی امورات خود را می گذراند، اکنون مدتهاست که فرزندان مردم ایران را گروگان گرفته و سعی می کند از این طریق خانواده های آنان را وادار به اطاعت یا سکوت در مقابل رژیم ولی فقیه کند. مردم با این گونه عملکرد رژیم نه تنها مرعوب نشده بلکه، هر روز تعداد معترضان و تجمع کنندگان در برابر نهادهای سرکوبگری و زندانهای رژیم بیشتر می شود.
باید به حمایت از خانواده های زندانیان معترض رفت. باید صدای اعتراض آنان را به گوش همه جهانیان رسانید. باید با تجمع در مقابل زندانها و نهادهای سرکوبگری رژیم، آرامش را از سرکوبگران سلب کرد و وادارشان ساخت تا فرزندان گروگان گرفته شده مردم را آزاد کنند. در روزهای عید که بسیاری از سرکوبگران به خیال خود به مرخصی رفته اند و فرزندان مردم را در سیاهچالها رها کرده اند، با برگزاری تجمعهای اعتراضی در مقابل زندانها و برگزاری مراسم سنتی عید در آنجا شادی را به دیوارهای زندان نزدیک کنیم و هر ماه با خانواده ها یاد عزیزان دربند را گرامی داشته، همچون خاری در چشم ولی فقیه و گماشتگان او عمل کنیم.
جوانان در مراسم چهارشنبه سوری در منطقه نظام آباد تهران شعار مى دادند: مرگ بر خامنه اى، خامنه اى رفوزه توى آتيش ميسوزه
۱۳۸۸ اسفند ۱۱, سهشنبه
6 سال زندان برای كامنتهای یك وبلاگ؟
وكیل علی بهزادیاننژاد(برادرزاده رییس ستاد موسوی) دلیل اتهامهای وارد شده به موكلش را كامنتهای وبلاگ او عنوان كرد. محمدحسین مرادی در گفتگو با «پارلماننیوز»، گفت:« موكل بنده دارای وبلاگی هستند كه به دلیل كامنتهای بازدیدكنندگان وبلاگ او، با استناد به مواد 500 و 610 قانون مجازات اسلامی به 6سال حبس تعزیری محكوم شده است.» وی افزود:«ما این حكم را عادلانه نمیدانیم چرا كه اگر به صرف گذاشتن كامنت در یك وبلاگ صاحب وبلاگ مجازات شود پس آیا میتوان گفت مخابرات هم به دلیل اینكه سیستم ارسال پیامك را ارائه میدهد و برخی افراد پیامكهایی با مضامین خلاف قانون ارسال میكنند باید مجازات شود؟» این وكیل دادگستری تصریح كرد:«موكل بنده كه پروندهاش در دادسرای جرایم رایانهای نیز مورد بررسی قرار گرفته به اتهام تبانی برای برهم زدن امنیت كشور و تبلیغ علیه نظام به حداكثر مجازات محكوم شده است، هرچند ما به اصل این اتهامها به دلیلی كه ذكر شد اعتراض داریم اما باید توجه داشت كه موكل بنده با توجه به نداشتن سابقه كیفری و همچنین همكاری مناسب در طول رسیدگی به پرونده میبایست به مجازات كمتری محكوم میشد در صورتی كه حداكثر مجازات برای موكل بنده و همچنین افراد دیگری همچون آقایان لواسانی و عاشوری در نظر گرفته شده است.» مرادی ادامه داد:«حكم صادره به گونهای است كه گویی موكل بنده به همراه آقایان عاشوری و لواسانی با تبانی با یكدیگر قصد برهم زدن امنیت كشور را داشتهاند در صورتی كه این سه نفر با یكدیگر در زندان آشنا شدهاند در حالیكه حكم و موارد اتهامی هر سه نفر یكسال است.» وی یادآور شد:«آقای لواسانی كه طراح سایت میرحسین دات كام است، حتی به ستاد هم رفتو آمد نداشته است وتنها بر اساس یك قراداد كاری یك سایت را طراحی و تحویل داده است.» این وكیل دادگستری خاطر نشان كرد:«بر اساس اطلاعات موجود حكم مشابهی نیز برای آقای محمدحسین مرادی صادر شده است.»
حجاب مجوز خروج زن از خانه است
مريم مجتهدزاده در همايش رونمايي پوشش كاركنان زن، حجاب را مجوز خروج زن از خانه دانست. خبرگزاری هرانا- رئيس مركز امور زنان و خانواده رياست جمهوري گفت: با توجه به هجمه بيگانگان بايد مساله طراحي لباس در كشور جدي تلقي شود و بايد براي همه انواع مشاغل لباسهاي خاص آن شغل كه متناسب با شرايط آن شغل باشد، طراحي شود. به گزارش خبرنگار ايلنا، مريم مجتهدزاده در همايش رونمايي پوشش كاركنان زن با استفاده از طرحهاي سنتي و صنايع دستي گفت: بعد از حماسهآفريني مردم در روز 22 بهمن ماه امروز شاهد رونمايي از پوشش حجاب زنان شاغل در ادارات هستيم. او تصريح كرد: حجاب مجوز خروج زن از خانه است و زن مسلمان وظيفه دارد از خانه عاطفه، امنيت و عشق را براي افراد خانواده فراهم كند و اسلام از زن كرامت و ارزشهاي انساني ميخواهد و حجاب را نيز وسيلهاي براي امنيت زنان ما معرفي كرده است. در جوامع غيراسلامي استعمار با ترويج برهنگي ادعاي آزادي زنان را دارد و به دنبال استثمار جنسي زنان است. مجتهدزاده گفت: حجاب براي غربيها مصيبتبار و وحشتآور است به گونهاي كه همين غربيهايي كه در كنوانسيونهاي خود ميگويند آموزش حق همه انسانها است و نبايد از آن محروم شوند، دختري را كه حجاب دارد، از ادامه تحصيل منع ميكنند و هر زني در هر كشوري و در هر كجاي دنيا حجاب به سر كند غربيها را به زانو درميآورد. رئيس مركز امور زنان و خانواده رياست جمهوري گفت: دشمنان اسلام به دنبال آن هستند كه با تبليغات خود حجاب را از سر زن مسلمان بگيرند و انواعي از پوششهاي غربي خود را به زنان مسلمان تحميل كنند. آنها ميگويند حجاب مانع از حضور زن در عرصههاي اجتماعي ـ سياسي و اقتصادي است. اما زنان مسلمان ما ثابت كردهاند كه زن در عين حال كه ميتواند مادر باشد و حجاب خود را رعايت كند اين قابليت را دارد كه پررنگترين حضور را در عرصههاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي داشته باشد. مجتهدزاده سپس به پاسخ آیت الله خميني در رابطه با سئوالي كه در مورد حجاب از ايشان شد، پرداخت و گفت: امام معتقد بود حجاب مانع فعاليتهاي اجتماعي زنان نيست و چنانچه دختري مايل باشد پزشك شود كار اقتصادي انجام دهد كار سياسي كند و يا روزنامهنگار شود، براي او ميدان باز است به شرط اينكه عفاف داشته باشد و حجاب خود را هم رعايت كند.
۱۳۸۸ اسفند ۱۰, دوشنبه
ایران، رتبهی نخست اعدام نوجوانان بزهکار
مادهی ۳۷ کنوانسیون حقوق کودک، مجازات اعدام برای افراد زیر ۱۸ سال را منع کرده وایران نیز این کنوانسیون را به رسمیت شناخته است. بهرغم این، سالانه چند مجرم نوجوان ایرانی به پای چوبه دار میروند. دلایل شرعی یا عرفی چیستند؟
کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران، روز سهشنبه ۱۴ مهرماه فهرستی ۱۱۴ نفره از متهمان نوجوان و منتظر اعدام منتشر کرد. در میان اسامی، نام احمد نوروزی نیز به چشم میخورد که تنها ۱۲ سال دارد و در سیستان و بلوچستان به مرگ محکوم شده است . بنا بر اعلام این کمپین، طی ده سال گذشته، ۳۴ نوجوان بزهکار در ایران اعدام شدهاند.
دامنهی جرایم این نوجوانان، از قاچاق تا مسائل جنسی و قتل در نوسان است. بیشتر نوجوانان متهم به قتل، در زد و خوردها و بخاطر اختلافهای گاه کودکانه، کسی را کشتهاند. آنها برای ارتکاب قتلی غیرعمد و بدون نقشه، به نام قانون و به عمد، محکوم به مرگ میشوند.
محمد مصطفایی، حقوقدانی که دفاع از پروندهی ۳۵ مجرم نوجوان و محکوم به اعدام را بر عهده داشته، در گفتگو با دویچهوله از اقدامهای انجام شده برای نجات جان این مجرمان و کاستیهای قانونی و اجرایی موجود میگوید.
دویچهوله: آیا آماری وجود دارد که بتوان گفت در سال چند نوجوان در ایران اعدام میشوند؟
.: محمد مصطفایی، حقوقدانمحمد مصطفایی: آمار دقیقی وجود ندارد، زیرا همه اعدامها اعلام نمیشوند. من از موارد منتشر شده و رسمی میتوانم نام ببرم که بین ۷ الی ۱۰ نفر در سال هستند.
چه تلاشهایی برای توقف مجازات اعدام نوجوانان صورت میگیرد؟
در چند سال گذشته، افکار عمومی حساسیت بیشتری نسبت به این موضوع پیدا کرده و نقش مطبوعات و رسانهها در این زمینه خیلی پررنگ بوده است. انجمنها و نهادهایی برای دفاع از حقوق کودک تاسیس شدهاند که کوشش زیادی برای تقبیح اعدام کودکان انجام دادهاند. اعمال این حساسیتها باعث شد که نمایندگان مجلس مصوبهای در منع اعدام افراد زیر ۱۸ سال صادر کنند.
اما از قرار، برای فرد زیر ۱۸ سال حکم اعدام صادر میکنند و جهت اجرا، منتظر رسیدن او به سن قانونی میمانند...
بله و این اشتباه بزرگی است. مجازات باید متناسب باشد با زمان و شرایط ارتکاب جرم. از نظر حقوقی، جرم در رابطه با زمان و موقعیت معین تعریف میشود. اگرشخصی هنگام ارتکاب جرم، دچار جنون آنی بود یا اساسا مجنون بود، نباید برای کار خود، مانند یک فرد عاقل مجازات شود. وقتی کسی در سن ۱۳ سالگی با دوستاش دعوا کرده و در نهایت به او ضربهای زده که موجب قتلاش شده، عقل و موقعیت سنی و شرایط بزه را باید در نظر گرفت.
مشکل دیگر این است که در کشور ما از نظر شرعی، پسر بالای ۱۵ سال و دختر بالای ۹ سال کبیر محسوب میشوند. در بسیاری موارد، بحث سن قانونی و عرفی مطرح نیست. همین سال گذشته، پسری در سنندج در حالیکه یک ماه مانده بود تا ۱۷ ساله شود، اعدام شد.
چند نوجوان در حال حاضر با خطر اعدام مواجههستند؟
نخست بگویم که برای بسیاری از محکومان در آخرین روزها یا لحظات، دستور توقف حکم صادر میشود. الان سه نفر در آستانه اعدام قرار دارند: بهنود شجاعی، صفر انگوتی و محمد رضا حدادی. دو نفر اول در تهران زندانی هستند و نفر آخر در زندان عادلآباد شیراز است. هر سه به دلیل قتل زندانی و محکوم شدهاند. اما بحث اصلی اینجاست که این قتلها عمدی بودهاند؟ آیا مجرم هنگام ارتکاب قتل، عاقل و بالغ بوده است؟ آیا مجرم برای دفاع از خود اقدام به حمله کرده؟ این سوالات پاسخ داده نمیشوند.
چرا با همه تلاشها، این روند شتاب میگیرد؟
واقعا نمیدانم. من چند روز است تنها سه ساعت خوابیدهام و تمام مدت در حال دوندگی و پیگیری و نامهنگاری بودهام. نامههای زیادی به آقای لاریجانی نوشتهام که اعدام نوجوانان خلاف قانون ماست. خلاف کنوانسیون حقوق کودک است که مجلس تصویب کرده. شاید جان انسانها در این مملکت ارزش زیادی ندارد.
منظور این بود که آیا نگاهها به این موضوع در دستگاه قضایی یکپارچه است؟ موانع اجرایی و قانونی کدامند؟
از نظر قضایی، پروندهای که در دادگاه بدوی با حکم اعدام روبرو شده، به دایره اجرای احکام میرود. پس از آن حکم، به نظر رییس قوه قضاییه میرسد و ایشان اذن به اجرای حکم میدهند.
البته آقای لاریجانی تا کنون اذن هیچ حکمی را نداده و تمام احکام قبلی اعدام، مال دوران آقای شاهرودی است. اجرای احکام در این میان، مسئولیتی ندارد چون قانونگزار تکلیف کرده که حکمها را این دایره اجرا کند. مسئولیت اصلی با رییس قوه قضاییه است. آقای شاهرودی وظیفه داشت جلوی احکام اعدام نوجوانان را بگیرد. آقای لاریجانی هم همینطور.
مجلس در این میان چه کرده است؟
مجلس درگیر امور دیگری است و به نظر میرسد اولویتی برای مسئله مرگ و زندگی نوجوانان قائل نیست. ما در آستانه روز جهانی کودک هستیم و باید از نمایندگان بپرسیم که برای کودکان این مملکت چه کردهاند. برای رفاه آنها، تربیت و آموزش آنها یا آیین دادرسی آنها چه کردهاند؟ مجلس باید جلوی حکم اعدام نوجوانان را بگیرد زیرا خودش ماده ۳۷ کنوانسیون را که منع اعدام کودکان است، تصویب کرده است.
شما حتما در نجات بزهکاران نوجوان از خطر اعدام، همکارانی دارید. آنها چه میکنند؟
هرکس به اندازه سهم خودش دارد کار میکند. اما در حال حاضر، تنها کسی که بار پروندههای این افراد را به دوش دارد، من هستم. تا بهحال، وکالت ۳۵ پرونده را داشتهام و موفق به نجات هشت نفر شدهام. برخی پروندهها در دست بررسی هستند، برخی پروندهها نقض شده و چند نفر هم در آستانه اعدام هستند. من از استادان دانشگاه، حقوقدانان و متخصصان مسائل اجتماعی و فرهنگی دعوت میکنم در باره اعدام نوجوانان تحقیق کنند و حساس باشند. من درخواست میکنم آنها هر یک به نوبهی خود برای روشنگری در این زمینه یا برای صحبت با مسئولان، کاری بکنند.
گویا شما و دوستانتان، تلاشهایی برای جلب رضایت اولیای دم هم میکنید.
بله، ما گروهی پنجاه شصت نفره از افراد خیر و مخالف مجازات اعدام داریم که کارشان گرفتن رضایت است. مسلم است که من دست روی دست نمیگذارم که روز اعدام موکلانام فرا برسد. ما حتی از طریق جمعآوری پول، توانستهایم دیه مورد نظر اولیای دم در یک پرونده را پرداخت کنیم. بعضی خانوادهها در دادن رضایت، نرمش دارند ولی بعضی دیگر نه. نمیدانم چرا میخواهند انتقام بگیرند. این اتفاقا موضوعی است که باید برایش فرهنگسازی کرد. باید حوصله داشت و به خانوادهها گفت که از دست رفتن عزیزشان کار یک لحظه بوده اما وقتی میخواهند کسی را به انتقام او بکشند، این تصمیم از روی عصبانیت و ناآگاهی و کار یک لحظه نیست. باید تامل کنند.
ناکامترین مورد سال گذشته که تلاشهای شما بینتیجه ماند، چه بود؟
دلارا دارابی بود، اما از همه بدشانس تر، بهنود شجاعی است. تا بهحال چهار مرتبه به پای چوبهداررفته و انگار ۴ مرتبه مرده و زنده شده است. برای گرفتن رضایت اولیای دم، حتی چند هنرمند بسیار مطرح وارد گفتگو با خانواده مقتول شدند. این خانواده رضایت داد اما بعد پشیمان شد. دادگاه هم گفت که رضایت شفاهی ملاک نیست و باید کتبی شود. متاسفانه پدر و مادر مقتول هر روز به اجرای احکام میروند و درخواست اجرای حکم را میکنند.
در باره دلارا به اندازه کافی صحبت شد و من ترجیح میدهم از کسانی که هنوز شانس زنده ماندن دارند، حرف بزنم. ازهر خانواده که صدای مرا میشنود، از هر کس که حرفهای مرا میخواند، تقاضا میکنم در نظر بگیرند که جان انسان بسیار عزیز و محترم است و هرگز دوباره به کسی داده نمیشود. گرفتن جان دیگری کار راحتی نیست. این تصمیمی است که اگر اولیای دم یک پرونده بگیرند، درصورت پشیمان شدن، هرگز قابل جبران نیست. مجرم را میتوان از راههای دیگری تادیب و مجازات کرد.
بازداشت هفت تن از رهبران بهایی توسط رژیم دیکتاتور جمهوری اسلامی
هفت تن از رهبران بازداشت شده بهایی های ایران نزدیک به دو سال است که در حبس به سر می برند
سازمان دیده بان حقوق بشر خواستار پایان "آزار و حبس خودسرانه" بهایی های ایران شده است.
این سازمان مدافع حقوق بشر سه شنبه با صدور بیانیه ای با اشاره به روند فزاینده بازداشت بهایی ها در ایران نسبت به استفاده حکومت این کشور از ناآرامی های پس از انتخابات به عنوان پوششی برای بازداشت پیروان این دین هشدار داد.
به گزارش دیده بان حقوق بشر، حکومت ایران در روزهای ۱۰ و ۱۱ فوریه ۱۳ بهایی را بازداشت کردند. این در حالی است که همین تعداد از پیروان دیانت بهایی در ماه ژانویه بازداشت شده بودند.
دیده بان حقوق بشر می گوید در حالی که بازداشت شدگان ماه ژانویه به سازماندهی تظاهرات ضددولتی متهم شده اند، اتهام بازداشت شدگان ماه فوریه هنوز اعلام نشده است.
جو استورک، معاون بخش خاورمیانه و شمال آفریقای دیده بان حقوق بشر می گوید این بازداشت ها "بخشی از آزار سیستماتیک بهایی ها به وسیله حکومت ایران است."
آقای استورک گفت: " به نظر می رسد حکومت ایران از ناآرامی های پس از انتخابات به عنوان پوششی برای هدف قرار دادن جامعه بهائیان استفاده می کند."
بیانیه دیده بان حقوق بشر درباره وضع بهایی های ایران در حالی منتشر شد که هفته گذشته، محمد جواد لاریجانی نماینده این کشور در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد با رد توصیه سایر دولت ها درباره وضع پیروان این دین گفت: " هیچ فرد بهایی در ایران به صرف بهایی بودن محاکمه نشده است."
به گزارش دفتر جامعه بین المللی بهاییان در دفتر اروپایی سازمان ملل متحد که در ژنو مستقر است، از اکتبر ۲۰۰۹ تاکنون حداقل ۴۷ بهایی در تهران، مشهد، ساری، سمنان و یزد بازداشت شده اند.
در مه ۲۰۰۸ هفت تن از رهبران جامعه بهایی در تهران بازداشت شدند. محاکمه این افراد در ۱۲ ژانویه آغاز شد اما سپس به ۱۰ آوریل به تعویق افتاد.